«صفر دو» سال تابش خورشید فوتبال در قزوین
تاریخ انتشار: ۹ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۰۲۳۶۵۱
ایسنا/قزوین صعود شمس آذر به لیگ برتر و درخشش این تیم در بازیهای لیگ برتر فوتبال را باید یکی از دلایل اصلی ایجاد نشاط در استان قزوین در سال ۱۴۰۲ دانست.
«در ادامه هفته بیستونهم لیگ یک فوتبال ایران، در مهمترین بازی هفته، تیم فوتبال شمس آذر قزوین موفق شد با برتری سه بر صفر برابر ونپارس در فاصله سه هفته مانده به پایان لیگ یک، به لیگ برتر فوتبال ایران صعود کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حمایت پدر معنوی استان در میانه راه صعود شمس آذر به لیگ برتر هم از نگاه مردم و هم نگاه رسانهها ایجاد کننده جریان امیدواری بود. امام جمعه قزوین نیز در دیدار با بازیکنان و کادر فنی این تیم و با برشمردن فواید ورزش و نشاطی که برای جامعه به همراه دارد، برای شمس آذر در ادامه مسابقات پیش رو آرزوی موفقیت کرد و خواستار تلاش جدی بازیکنان و دست اندرکاران این تیم برای صعود به لیگ برتر شد.
سعید دقیقی و تیمش تاریخساز شده بودند و حالا نوبت مدیران و مسئولان قزوینی بود که اگر تا امروز به صورت لفظی از تیم شمس آذر دفاع و حمایت کرده بودند، با توان پای کار بیایند چرا که به معنای واقعی کلمه حضور شمس آذر در لیگ برتر بارقه امید در دل جوانان پر شور و نشاط قزوینی بود. چه کسی میتواند معجزههای فوتبال و آن حس نابی که ایجاد میکند را انکار کند؟
استاندار قزوین به عنوان مدیریت ارشد استان در مصاحبههای متعددی حمایت خود را از این صعود اعلام کرد و در توییتی نوشت: «تیم شمس آذر برای استان قزوین افتخار و نشاط آفرید، همه پشتیبانش هستیم.»
هنوز مدتی از شادی صعود به لیگ برتر نگذشته بود که تیم با شکایت برخی باشگاهها با کسر چندین امتیاز مواجه شد و در نهایت شمسآذر با سه امتیاز منفی کار خود را در لیگ برتر شروع کرد و در همان هفتههای ابتدایی با نامهای بزرگ روبهرو شد، نامهایی که میتوانستند زانوهای این آهوی تازه متولد شده را بلرزانند اما سعید دقیقی و شاگردانش علیرغم داشتن سه امتیاز منفی در برابر هر نامی بلندتر فریاد زدند، قویتر ظاهر شدند و شهر را سوار بر موج شادی کردند، از تساوی با ۲ گل برابر استقلال تهران تا برد شوکه کننده در برابر تیم پر ستاره سپاهان که قزوین را به مسلخ نامهای بزرگ بدل کرد.
چرا شمس آذر شگفتیساز است؟
چرا شمسآذر شگفتیساز است؟ چون ستارهای ندارد، میانگین سنی تیم زیر ۲۵ سال است پس تجربه خاصی هم ندارد، بیش از ۷۰ درصد بازیکنان از دسته یک و با صعود شمس آذر وارد لیگ برتر شدهاند و حالا همین بازیکنان در چندین هفته پیاپی در جمع برترین بازیکنان، در تیم منتخب هفته لیگ قرار میگیرند.
از سویی دیگر این بار لیگ در حالی فعالیت میکرد که در همه شهرها بانوان امکان تماشای بازی در استادیوم را داشتند و کانون هواداران خانم شمس آذر نیز یکی از فعالترین کانونهای هواداری بود و بانوان در بازیهای خانگی شمسآذر در سرما و برف و باران در ورزشگاه حضور پیدا میکردند و تیم شهرشان را تشویق میکردند.
وقتی تلویزیون مختارنامه پخش میکند و یا وقتی جومونگ روی آنتن تلویزیون میرود حتماً شاهد جومونگهای کوچک در کوچه پس کوچهها هستید که برای سرزمینشان شمشیر به دست گرفتهاند، شگفتانگیز است که در همین کوچه پشتی یکی ۲ تا سعید دقیقی و رحمان جعفری دیدهام، پسرکی که خودش را «رحمان آقای گل» مینامد تنها یک مفهوم را به من میرساند و آن این است که شمس آذر آن کاری که باید را برای این شهر کرده است.
از شمس آذر تا رئال مادرید
عرشیا کوچکی که ۱۶ ساله است و در باشگاه اتحاد قزوین فوتبال بازی میکند به ایسنا میگوید: من ۹ سال است که فوتبال بازی میکنم و هدف اصلی من بازی در تیمهای مطرح است و صعود شمس آذر به عنوان یک تیم استانی باعث شده که با جدیت بیشتری هدف خود را دنبال کنم.
وی اظهار میکند: تیم اتحاد قزوین در سال ۱۴۰۲ به مرحله کشور صعود کرد و با ۴ بازی و ۱۲ امتیاز به مرحله بعد رفت و من امید دارم با تلاش هم تیمیها و مربی صبورم به قله اوج فوتبال برسیم.
عرشیا که یک پرسپولیسی دوآتشه است و خود را در رویاهایش بازیکن تیم ملی و لژیونر باشگاه رئال مادرید میبیند، میگوید: فکر میکنم حضور یک تیم قزوینی در لیگ برتر باعث شده افراد بیشتری به ورزش فوتبال به عنوان ورزشی که باید آن را ادامه بدهند، روی بیاورند.
یک شهر، یک تیم، یک هدف
کسی کمتر انتظار دارد دخترها فوتبالی باشند ولی عاطفه بخشیپور که یک فوتبالی به معنای واقعی است به ایسنا میگوید: وقتی شمس آذر در دسته یک بازی میکرد آرزو داشتم که در ورزشگاه تیم را تشویق کنم، برایم خیلی ارزشمند بود که تیم اینهمه تلاش میکند که در دسته یک بدرخشد، هیچ وقت اولین لحظهای که وارد ورزشگاه شدم، اولین بار که فریاد زدم و تیم را تشویق کردم فراموش نمیکنم، من هوادار تیمهای خارجی هستم و کلا لیگ برتر را تماشا نمیکنم ولی امسال به عشق شمسآذر لیگ را موبهمو دنبال کردهام و همه بازیهای خانگی شمس آذر را هم در ورزشگاه تماشا کردهام و بدون اغراق میگویم از همه بازیها لذت بردهام، مگر میشود جنگندگی تیم را دید و لذت نبرد؟
این هوادار شمس آذر میگوید: حضور در ورزشگاه را خیلی حرکت عجیب و غریبی میدانستم ولی امروز برایم دیگر این حالت را ندارد، هواداری کردن یک حرکت لذتبخش است که هم هیجانم را میگیرد و هم این حس را به من میدهد که بخشی از یک کل هستم که ارزشمند است و این باعث حال خوبم میشود.
قزوینیها هواداران با فرهنگی هستند
افشین مولایی خود را یک هوادار شماره یک میداند و میگوید: هواداری از شمس آذر را افتخار میدانم، تا جایی که زمانم اجازه بدهد هم بازیها را در استادیوم تماشا میکنم ولی از اینها مهمتر زمانی است که برای تبلیغ تیم انجام دادهام، خیلی از دوستان غیر فوتبالیام امروز با من به ورزشگاه میآیند و موضوع کم کم برایشان مهم شده، تعریفهای مثبت که همه جا را پر کرده برایشان خیلی مهم است.
مولایی ادامه میدهد: موفقیت تیم و بازیکنان و حتی آقای دقیقی از اتفاقاتی که در نیم فصل افتاد کاملاً مشخص است، تیمهای بزرگ دنبال بازیکنان و حتی سرمربی ما بودند، شمس آذر تیم ارزشمندی است که تا به حال هوادارانش را شرمنده نکرده و تا روزی که تیم با این کیفیت به کار خود ادامه میدهد ما نیز هوادار تیم میمانیم. در خیلی از شهرها میبینید که طرفداران ناراضی با تیم خود چه برخوردی میکنند ولی مردم قزوین در سطح بالایی از فرهنگ و فرهنگ هواداری در کنار تیم ایستادهاند.
به گزارش ایسنا جامعهای که بیش از نیمی از آن جوانان هستند به نشاط و بذر امید و حس غرور نیاز دارد، یکی از راهکارهای اصلی ایجاد این حسها و انگیزه بخشی به جامعه حتماً ورزش است. فوتبال در سده اخیر توانسته تا حد قابل توجهی در ذهن مخاطبان ورود پیدا کند، خیلیها با برد تیمشان شاد و غمگین میشوند، فوتبال میتواند ضامن اشکها و لبخندها باشد و خیلی درسهای دیگر از منظر فوتبال عبور کند، حالا که به همت شمسآذر این فرصت در استان قزوین نیز قرار داده شده قطعاً مدیران و مسئولان استانی و نیز مدیران ورزشی استان بایست از این فرصت برای بهبود وضعیت انگیزه و امید در سطح استان استفاده کنند.
فراموش نکنیم باشگاه فرهنگی و ورزشی شمس آذر برآمده از بخش خصوصی است و تا این لحظه هم تمام توان خود را برای جاودان کردن این نام به کار برده، لازم است مسئولین نیز برای ارج نهادن به این تلاش پای کار بیایند، خورشیدی که امروز از پشت ابرهای قزوین سر برآورده نباید بر سرزمین دیگری بتابد.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: استانی ورزشی قزوين شمس آذر قزوین ليگ برتر فوتبال ایران استانی اجتماعی نوروز ۱۴۰۳ استانی اقتصادی استانی شهرستانها صعود شمس آذر لیگ برتر شمس آذر بازی ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۰۲۳۶۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چگونه کشورهای جهان از خورشید طلا و از باد پول میسازند؟
آژانس بینالمللی انرژی در آخرین گزارش خود از وضعیت تولید انرژیهای تجدیدپذیر در جهان اشاره کرده است که رشد ظرفیت تولید انرژیهای پاک با ثبت یک رکورد تاریخی به ۵۰۷ گیگاوات (هزار مگاوات) در سال ۲۰۲۳ افزایش یافته است و این عدد، ۵۰ درصد بیشتر از رشد آن در سال ۲۰۲۲ است. این در حالیست که آمارهای وزارت نیرو نشان میدهد، ظرفیت تولید انرژی برقآبی ایران در هشت ماه ابتدایی سال ۱۴۰۲ تنها ۵۵ مگاوات و تولید دیگر انرژیهای پاک ۷۲ مگاوات رشد داشته است. به گزارش فرارو، انرژهای تجدیدپذیر ۳ ماموریت مهم دارند؛ اولین و مهمترین وظیفه این است که نیازهای افزایشی در حوزه برق را تامین میکنند، ماموریت دوم انرژیهای تجدید پذیر این است که ذغال سنگ را حذف کنند و در گام سوم، جایگزین گاز شوند. در حال حاضر در کشور ما، ظرفیت تولید برق هستهای حدود یک درصد است و سهم تولید برق از انرژیهای خورشیدی و بادی نیز کمی بیشتر از ۱ درصد است. سهم تولید برق آبی نیز در برخی فصول تا سه درصد میرسد و با این تفاسیر مشخص است که حدود ۹۵% انرژی ایران را سوختهای فسیلی تشکیل میدهند. انرژی بادی نیروی تازه نفس تجدیدپذیرهای جهان وقتی صحبت از انرژیهای تجدیدپذیر میشود، بسیاری به یاد انرژی خورشیدی میافتند که البته زیرساختهای آن نیز به سرعت در حال توسعه در سطح جهان است. اما افزون بر انرژی خورشیدی، انرژی بادی در حال توسعه در سطح جهان است تا جایی که باد خشکی با ۳۸٪ بیشتر از هزینههای خورشیدی در حال نزدیک شدن است. برآوردهای بین المللی نشان میدهد پیشرفتهای فناوری و کاهش هزینهها به سرعت بازارهای جدیدی را برای باد فراساحلی در هند، آسیای جنوب شرقی و استرالیا طی پنج تا ۱۰ سال آینده باز میکند، به نوعی که حتی قابلیت رقابت با گاز و ذغال سنگ را داشته باشد. ظرفیت تجمعی نیروگاههای بادی نصب شده در سراسر جهان در پایان سال ۲۰۲۳ تقریباً ۱۰۲۳ گیگاوات بود. نکته جالبتر این که صنعت بادی در سال ۲۰۲۳ رکورد ۱۱۷ گیگاوات را در سطح جهان تولید کرد که ۵۰ درصد بیشتر از سال ۲۰۲۲ بود. همچنین تا ۵ سال دیگر یعنی ۲۰۲۸ احتمالا ۷۹۱ گیگاوات بیشتر اضافه خواهد شد. اگر ظرفیت تولید انرژی بادی در ایران را در مقایسه با آمارهای سرانه تولید انرژی بادی در جهان بررسی کنیم، انتظار میرفت که ایران تا کنون ۱۰ گیگاوات بادی تولید میکرد و تا پنچ سال دیگر به ۲۰ گیگاوات میرسید، اما حقیقت این است که علیرغم این که اطلس بادی ایران نشان میدهد، امکانات طبیعی ایران برای ۴۸ گیگاوات در دسترس است، اما فقط ۰,۴ گیگاوات تولید داریم. اهمیت انرژی بادی نه فقط در کشورهای همسایه ما، بلکه در کشورهای اروپایی نیز به یک موضوع بسیار مهم تبدیل شده است. مزرعه بادی جدید بریتانیا به ارزش ۹.۱ میلیارد پوند در دست ساخت است و انتظار میرود که بزرگترین مزرعه بادی فراساحلی جهان باشد. قرار است این مزرعه بادی به نام داگر بانک (Dogger Bank)، که در ۸۰ مایلی سواحل یورکشایر قرار دارد پس از بهره برداری تا ۳.۶ گیگاوات برق تولید کند؛ بنابراین میتوان انتظار داشت که این مزرعه بادی ۶ میلیون برق به شبکه خانگی تزریق کند. نگاهی به این اعداد و ارقام نشان میدهد چگونه کشورهای مختلف در تلاشند از انرژی بادی برای صرفه جویی در مصرف سرمایههای مادی خود استفاده کنند. کشورهایی که از خورشید طلا میگیرند کشورهای مختلف و به ویژه آنها که آفتاب خیزتر هستند به شدت به دنبال بهره برداری از منابع خورشیدی خود هستند. افزون بر کشورهای حاشیه خلیج فارس، اخیرا هند نیز در این زمینه سرمایه گذاری گستردهای انجام داده است. علی جم، مدیرعامل شرکت توزیع برق استان یزد که یکی از آفتاب خیزترین استانهای ایران است، سال گذشته اعلام کرد که طی پنج سال گذشته، ۱۱۰ هزار نیروگاه خورشیدی حمایتی ۵۵۰ هزار سامانه خورشیدی احداث شده است. با این وجود هنوز هم تا استانداردهای جهانی فاصله داریم. شرکت آدانی گرین انرژی در حال توسعه نیروگاه انرژی تجدیدپذیر ۳۰ گیگاواتی در بیابان کویری با دمای بالای ۴۰ درجه در خاودا در گجرات به مساحت ۵۳۸ کیلومتر مربع و سرمایه گذاری کلی ۲۰ میلیارد دلار است، که پس از اتمام پروژه، بزرگترین نیروگاه سیاره زمین خواهد بود. با این تفاسیر میتوان گفت هند میخواهد بیابان غیر قابل استفاده نمکی و ۴۰ درجهای خود را تبدیل به بزرگترین نیروگاه انرژی تجدیدپذیر جهان کند. ابعاد این نیروگاه پنج برابر مساحت شهر پاریس و از فضا قابل مشاهده است. اما چرا این پروژه را میتوان یکی از بهترین سرمایه گذاریهای هند دانست؟ هندیها موفق شده اند، منطقهای را که به حدی خشک است که حیات وحش در آن وجود ندارد و فاقد پوشش گیاهی است به تولید انرژی پاک تبدیل کنند که دست کمی از خلق طلا ندارند. اما کشورهای اتحادیه اروپا نیز با وجود سهم کمتری که نسبت به آسیاییها از انرژی خورشیدی دریافت میکنند، در این زمینه سرمایه گذاریهای گستردهای میکنند. آلمان در قالب یک طرح در تلاش است تا از طریق سیستمهای خورشیدی قابل نصب در فضای بالکن خانه ها، انرژی خورشیدی را جذب کند. نکته جالب این که تا کنون حدود ۴۰۰ هزار سیستم خورشیدی پلاگین در بالکن خانهها نصب شده است. بر اساس محاسبات تقریبی آلمان حدود ۲۰۰ مگاوات خورشیدی بالکن نصب شده دارد. چرا کوچ جهان به سمت انرژیهای پاک اجباری است؟ حقیقتی که بر اساس آمارهای جهانی انکار ناپذیر است، این است که تقاضای گاز اروپا ۲۴ درصد نسبت به ۲۰۲۱ کاهش یافته است و به کمترین میزان از سال ۲۰۱۵ رسیده است. همچنین وابستگی به ذغال سنگ نسبت به سال ۲۰۱۵ حدود ۵۰ درصد کاهش یافته است. تحقیقات حوزه انرژی در اتحادیه اروپا نیز نشان میدهند که تقاضای LNG اتحادیه اروپا احتمالاً در سال ۲۰۲۳ به اوج خود رسیده است. انجمن تنظیمکنندههای انرژی اروپا (ACER) تخمین میزند که تقاضای گاز اتحادیه اروپا برای LNG تا سال ۲۰۲۷ حدود ۶۰ میلیارد متر مکعب کاهش مییابد و این رقم، تقریباً نیمی از صادرات LNG ایالات متحده در سال ۲۰۲۳ برای مقیاس است. در شرایطی که تولید برق سوختهای فسیلی از سهم ۴۶.۵۳ درصدی در اروپا به ۳۹.۳۱ درصد در بازه زمانی یکساله کاهش پیدا میکند، مجبور به پذیرش واقعیتهای گذار از انرژی فسیلی خواهیم بود. مهمترین گزینهها برای این گذار و جایگزینی، بازگشت به سمت انرژی خورشیدی، بادی، پمپهای گرمایشی، سوختهای بیو و هیدروژن سبز است. یک استدلال همیشگی که از سوی مدافعان انرژیهای فسیلی مطرح میشود این است که میگویند، میزان برقی که از طریق انرژیهای پاک به دست میآید، کمتر از حدی است که به واسطه سوختهای فسیلی به دست میآید. اما بررسیهای تخصصی چه میگویند؟ ۲.۵ گیگاوات خورشیدی یا ۱.۷ گیگاوات بادی همان مقدار برق تولید میکند که ۱ گیگاوات گاز سیکل ترکیبی تولید میکند. ۲ گیگاوات خورشیدی یا ۱.۳ گیگاوات باد حدود ۱ گیگاوات ذغال سنگ تولید میکند. همچنین نیروگاههای خورشیدی و بادی نیاز به خوراک مانند گاز و ذغال سنگ ندارند، پس هزینه خوراک و حتی تعمیر نگهداری ندارند. نکته مهمتر این که هزینه ساخت نیروگاههای خورشیدی به یک سوم نیروگاههای سیکل ترکیبی و با باطری ذخیره باز هم کمتر از نیروگاههای سیکل ترکیبی (با کیفیت ۵۸%) خواهد بود. برخلاف کاهش هزینههای انرژیهای تجدیدپذیر، هزینههای تولید ذغال سنگ و گاز از سال ۲۰۲۰ تا کنون ۱۲ درصد افزایش یافته و عمدتاً به دلیل مکانیسمهای قیمت گذاری کربن، پیش بینی میشود تا سال ۲۰۵۰ روند افزایشی ادامه یابد. اکنون و پس از مرور همه این اطلاعات با یک پرسش اساسی رو به رو میشویم که آیا ساسیتگذاران حوزه انرژی برنامهای برای تغییر در برنامه هفتم توسعه و افزایش بودجه در بخش انرژیهای پاک دارند یا قرار است همچنان به انرژیهای فسیلی وابستگی حداکثری داشته باشیم؟! کانال عصر ایران در تلگرام